بهترین سخنرانیها، آنهایی هستند که با محوریت حضّار و مخاطبان، طراحی و اجرا میشوند. مخاطب یک رکن اساسی در سخنرانی است و سخنرانان موفق و حرفهای، بیش از هر چیز دیگری، به مخاطبان خود فکر میکنند. بنابراین در تمام مدت طراحی و پیکربندی سخنرانی باید به نیازها و ویژگیهای مخاطب خود فکر کنید. میتوان گفت مهمترین عامل اثرگذاری و کسب نتیجه عالی در سخنرانی، شناخت هر چه بیشتر مخاطب است. در ادامه به روشهای شناخت مخاطب در سخنرانی اشاره میشود:
بهترین سخنرانیها، آنهایی هستند که با محوریت حضّار و مخاطبان، طراحی شده و اجرا میشوند. سخنرانهایی که سخنرانی خود با بصورت یکسان در تمام جمعها و برای تمام طیفهای مخاطبین مطرح میکنند، در حالت خوشبینانه میتوانند رضایت ۵۰ درصد از مخاطبان خود را جلب کنند!
اما مخاطب یک رکن اساسی در سخنرانی است و سخنرانان موفق و حرفهای، بیش از هر چیز دیگری، به مخاطبان خود فکر میکنند. بنابراین در تمام مدت طراحی و پیکربندی سخنرانی باید به نیازها و ویژگیهای مخاطب خود فکر کنید.
حتی پیشتر از آن و به هنگام انتخاب موضوع مناسب برای سخنرانی نیز با در نظر گرفتن علایق و نظرات مخاطب میتوانید شانس بیشتر برای اثرگذاری در ذهن آنان داشته باشید. اگر شرکتکنندگان از طریق شخص و یا مؤسسهای، به برنامه شما دعوت شدهاند، پس آن شخص یا مؤسسه یک منبع عالی برای کسب اطلاعات خواهد بود.
میتوان گفت مهمترین عامل اثرگذاری و کسب نتیجه عالی در سخنرانی، شناخت هر چه بیشتر مخاطب است. هرچه زمان و انرژی بیشتری برای شناخت ویژگیهای مخاطب و کسب اطلاعات درباره آنها اختصاص دهید، احتمال دستیابی به این نتیجه عالی نیز افزایش خواهد یافت.
پس تا جایی که میتوانید در مورد مخاطب خود اطلاعات جمعآوری کنید؛ هر چه بیشتر در مورد آنها شناخت پیدا کنید، مطالب سخنرانی شما مورد نیاز و مطابق با سلیقه آنها خواهد بود و رضایت آنها از سخنرانی بالا میرود.
همچنین با شناخت مخاطب میتوانید مطالب جذابتری برای ارائه آماده کنید، در اینصورت مخاطبان شما برنده خواهند بود؛ چون آنچه نیاز داشتند را در یک سخنرانی به دست آوردهاند. شما نیز برنده خواهید بود؛ چون به هدف خود در سخنرانی رسیدهاید، محبوب شرکتکنندگان شدهاید و تشویق آنها را جذب کردهاید!
درغیراینصورت؛ ممکن است مخاطبان احساس کنند، بسیاری از مطالب شما تکراری و خستهکننده هستند و یا برعکس، بخش زیادی از محتوای سخنرانی بری آنان ناآشنا و پیچیده خواهد بود.
شناخت مخاطب شامل شناخت طیف وسیعی از ویژگیهای آنان است. بطور کلی برای شناخت مخاطب سخنرانی خود باید برای پرسشهای زیر پاسخ مناسب و قانعکنندهای پیدا کنید:
هر چه سؤالات شناختی شما در مورد مخاطب بیشتر باشد اطلاعات دقیقتری بدست میآورید. دانستن این اطلاعات سبب میشود تا شما محتوایی را آماده کنید که دقیقاً مناسب و مورد نیاز مخاطبان باشد. در اینصورت آنها از صحبت شما نهایت استفاده را خواهند کرد و با دقت بسیار بالا به شما توجه خواهند داشت.
در ادامه به روشهای گردآوری اطلاعات برای پاسخ به هریک از پرسشهای بالا اشاره میشود:
تعداد مخاطبان در بخشهای مختلف سخنرانی موثر است؛ از پیکربندی سخنرانی گرفته تا تمرین های سخنرانی و حتی مدیریت زمان در سخنرانی. در ادامه رابطه تعداد مخاطبان با هر یک از این عوامل را مورد بررسی قرار میدهیم:
هنگام پیکربندی و طراحی محتوای سخنرانی خود حتما باید اطلاع داشته باشید که قرار است برای چند نفر صحبت کنید. یکی از بدترین حالتها برای یک سخنران این است که با دیدن تعداد حاضرین در سالن، غافلگیر شود!
سخنرانی برای یک جمع ۲۰ الی ۵۰ نفره نسبت به سخنرانی برای ۲۰۰ نفر بسیار متفاوت است. روش اجرای سخنرانی برای جمعهای بزرگتر مثلا؛ ۵۰۰ تا ۸۰۰ نفر و یا بیش از ۱۰۰۰ نفر هم ویژگیهای خاص خودش را دارد.
تعداد شرکت کنندگان را در تمرینهای سخنرانی و به خصوص در تمرین تصویرسازی ذهنی حتما مدنظر قرار بدهید تا بتوانید خودتان را به خوبی برای رویارویی و حضور برای سخنرانی در حضور آنها آماده کنید.
با داشتن اطلاعات دقیق از تعداد شرکتکنندگان، میتوانید مدیریت زمان در سخنرانی را بهتر اجرا کنید. بهعنوان مثال زمانی که برای یک گروه ۴۰ نفری سخنرانی میکنید، احتمالاً فرصت بیشتری برای پاسخ به سؤالات آنها خواهید داشت و موارد بیشتری را میتوانید مثال بزنید و بررسی کنید. اما وقتی برای۳۵۰ نفر سخنرانی میکنید، زمان کمتری را برای پاسخ به سؤالات حاضرین در بین سخنرانی در نظر میگیرید.
یکی از عواملی که میتواند مستقیما روی علایق و ارزشهای افراد تاثیر بگذارد، عامل سن است. معمولا مخاطبانی که در گروههای سنی پایینتر و جوانتری قرار دارند، از فعالیتهای گروهی و مشارکتی در سخنرانی بیشتر استقبال میکند در حالیکه مخاطبان مسنتر احتمالا با داستانگویی در سخنرانی تاثیر بیشتری بپذیرند.
بنابراین بسیار مهم است که پیش از معماری سخنرانی بدانید برای چه گروه سنّی قرار است صحبت کنید. ادبیات و فنبیان، طنزها، مثالها، روشهای متقاعدسازی، شیوههای جلب توجه مخاطب و بسیاری از عوامل دیگر در سخنرانی برای نوجوانان و جوانان نسبت سخنرانی برای افراد با میانگین سنّی بالا، بسیار متفاوت خواهد بود. در صورتیکه برای گروهی از نوجوانان و جوانان سخنرانی میکنید؛ طنز مناسب و کافی را در برنامه خود در نظر بگیرید.
آگاهی از میانگین سنی مخاطبان، به هنگام اسلایدسازی و آمادهکردن محتوای سخنرانی نیز اهمیت ویژهای پیدا میکند. برای گروههای سنّی مختلف، باید مثالها و نمونههای متناسبی را در اسلایدها به کار ببرید و در اسلایدها، از تصاویر و متنهایی استفاده کنید که برای غالب سنّی شرکتکنندگان قابل درک و کاملاً ملموس باشد.
پیشنهاد میکنم اگر میانگین سنی مخاطبان بالاتر از میانگین ۴۰ سال است، تعداد اسلایدهای خود را کمتر کنید، اسلایدهای زیاد برای آنها خستهکننده خواهد بود.
سؤالات احتمالی، در گروههای سنّی مختلف کاملاً متفاوت هستند. باید آنها را از قبل پیشبینی و شناسایی کنید. همچنین انتظارات، علایق، نگرانیها و خواستههای افراد در سنین مختلف نیز با هم تفاوت دارند.
میانگین سطح علمی و تحصیلات مخاطبان را از دو جهت مورد بررسی قرار دهید:
نخست بطور کلی و فارغ از رشته تحصیلی و زمینه شغلی، میانگین تحصیلات مخاطبان سخنرانی خود را ارزیابی کنید. اینکه مخاطبان شما تا چه حد سواد آکادمیک و سابقه حضور در فضاهای آموزشی مشابه را دارند، روی نحوه صحبتکردن شما بسیار تاثیرگزار است. مطمئنا سخنرانی برای تعدادی از کسبه بازار با سخنرانی برای دانشجویان مقطع دکتری بسیار متفاوت خواهد بود!
اگر سطح دانش مخاطبان متوسط و پایینتر از آن است باید در انتخاب واژهها و متنها، دقت کنید تا سادهترین و قابل درکترین آنها را انتخاب کنید. اگر از اصطلاحات و مثالهای پیچیده و تخصصی استفاده کنید، مخاطبان شما تصور خواهند کرد که این موضوع به درد آنها نمیخورد.
همچنین پرسشهای احتمالی برای سطوح مختلف دانشی، متفاوت خواهند بود. بنابراین بسیار مهم است که از میانگین سطح تحصیلات آنها اطلاعات کافی داشته باشید.
در وهله دوم رشته تحصیلی و یا حتی حرفه و شغل تخصصی مخاطبان را مدنظر قرار دهید. میتوانید هنگام بیان داستانها، کاربرد طنز در سخنرانی و یا ذکر مثالها از ویژگیهای شغلی یا رشته تحصیلی مخاطبان استفاده کنید.
معمولا سخنرانیها را بر اساس ترکیب جنسیتی شرکتکنندگان به ۵ گروه اصلی زیر دستهبندی میکنند:
ادبیات گفتار، مثالها و داستانها، طنزها و پرسشهای مورد استفاده در هر گروه، با دیگر گروهها متفاوت است. برای هر گروهی که قرار است سخنرانی کنید؛ مثالها و نمونههای ملموس و قابل درک همان گروه را آماده کنید. اگر میخواهید تأثیرگذار باشید؛ باید به نکات ریز بسیاری توجه کنید؛ مثلا:
هنگام سخنرانی برای گروه اول و دوم که ترکیب جنسیتی یکسانی دارند، به راحتی میتوانید از دغدغهها و انتظارات و تجربیات منحصربفرد هرگروه، در سخنرانی خود استفاده کنید.
در گروههای شماره یک ، سه و چهار، که بخشی از جمعیت مخاطبان را خانمها تشکیل میدهند، بهتر است در لحن صدا، آهنگ و سرعت گفتار خود ظرافتهای بیشتری به خرج دهید. یکنواختی تن صدا، تن بالای صدا و حتی سرعت بالای گفتار، خیلی زود باعث خستگی خانمها خواهد شد.
بسیاری از سخنرانان وقتی برای گروههایی که بخشی از آنها را خانمها و بخش دیگر را آقایان تشکیل میدهند (مانند گروههای سه، چهار و پنج) سخنرانی میکنند، از رفتارهای خانمها و آقایان با یکدیگر در زندگی به عنوان طنز استفاده میکنند.
با استفاده از این روش، ابتدا خانمها را خندانده و بلافاصله آقایان را نیز میخندانند! این روش از طنز، به مهارت بالایی در بیان شوخی و طنز نیاز دارد. اگر تسلط و مهارت کافی در این خصوص ندارید از این کار اجتناب کنید تا باعث ناراحت شدن بخشی از مخاطبان خود نشوید!
بنابراین اگر از مثالها و نمونهها در سخنرانی استفاده میکنید، هم خانمها و هم آقایان حاضر را در نظر بگیرید. در صورت نیاز، به جای استفاده از یک مثال، از دو مثال استفاده کنید که یکی برای خانمها و دیگری برای آقایان قابل درک باشد.
فرض کنید قرار است چند روز آینده در یک سمینار شرکت کنید، تصور کنید سه روز تا برگزاری سمینار باقی مانده است و شخص سخنران و یا یکی از همکاران وی، با شما تماس میگیرد و از شما میپرسد:
«دوست دارید در این سمینار چه مطالبی مطرح شود؟» یعنی شما باید به عنوان مخاطب علایق، خواستهها، انتظارات و نیازهای خودتان را برای آنها شرح دهید. سخنرانی که چنین اطلاعاتی از مخاطب خود داشته باشید، بدون شک میتواند سخنرانی موثرتر و قدرتمندتری را ارائه دهد.
برای آنکه سخنرانیهای شما حرفهای و تاثیرگذار برگزار شود، باید پیش از اجرای سخنرانی اطلاعات کاملی درباره انتظارات و نیازهای مخاطبان سخنرانی داشته باشید. این اطلاعات را میتوانید از روشهای گوناگونی گردآوری کنید؛ از تماس تلفنی مستقیم با مخاطبان، از طریق پرسشنامههایی که قبل از سخنرانی در اختیار مخاطبان قرار میدهید و یا حتی با تعامل بیشتر با قشری که قرار است برای آنها سخنرانی کنید.
مثلا اگر قرار است برای مردم یک شهر کوچک صحبت کنید، چند روز قبل در شهر مورد نظر اقامت کنید و در کوچه و بازار و مرکز شهر با مردم گفتگو کنید. اگر قرار است برای کارمندان یک شرکت یا کارگران یک کارخانه صحبت کنید، چند روز قبل بازدیدی کوتاه از آن شرکت یا کارخانه (یا شرکتها و کارخانههای مشابه) داشته باشید تا ببینید دغدغه اصلی این قشر از افراد اجتماع چیست.
اگر شما هم قصد دارید با تعدادی از شرکتکنندگان تماس بگیرید، پیشنهاد میکنم بعد از تکمیل کردن اطلاعات شخصی مورد نیاز از قبیل سطح تحصیلات و غیره، سؤالات زیر را نیز از آنها بپرسید:
نیازمندیهای اطلاعاتی خود را در قالب سؤالاتی شبیه سؤالات بالا طراحی کرده، پاسخها را ثبت کنید و براساس آنها سخنرانی خود را معماری کنید.
زمانی که برای برگزاری اولین سمینارم آماده میشدم؛ از پنج روز قبل، برای کسب شناخت بیشتر، با تعدادی از شرکتکنندگان تماس گرفتم و سؤالاتی از آنها پرسیدم. یکی از سؤالات این بود: «انتظار دارید از این سمینار چه مطالبی یاد بگیرید؟» پاسخهای ارائه شده توسط شرکتکنندگان، کمک زیادی جهت هدفمندشدن سخنرانی به من کرد.
آنها خواستههای خود را در همان سمینار به دست آوردند و پاداش من، بالاترین میزان رضایت حضّار از سخنرانی بود. در زمان استراحت میانی سمینار، شخصی از آقایان شرکتکننده به من گفت: «شما قبل از سخنرانی تحقیقی انجام دادید تا مطمئن شوید همان مطالبی که ما نیاز داریم را بیان میکنید، این حرکت شما برای من قابل احترام است و جای تقدیر دارد.»
با کمی بررسی، انتظارات مخاطبان را کشف خواهید کرد. اگر قرار است درباره کارآفرینی سخنرانی کنید؛ واضح است که شرکتکنندگان شما به راهاندازی کسب و کاری مستقل، علاقه دارند. بنابراین باید در این خصوص مثالها، نمونهها، توصیهها و اقدامهای عملی را در سخنرانیتان بگنجانید.
اگر سخنرانی شما در مورد تربیت فرزند است، کاری کنید که شرکتکنندگان در برنامه، از سخنرانی شما نکات بسیار مهم و کاربردی را برای بهتر تربیت کردن فرزندشان آموخته باشند.
در سخنرانی حرفهای باید بتوانید انتظارات، علایق و نیازهای مخاطبان را شناسایی کرده و خوراک مورد نیازشان را در سخنرانی ارائه دهید!
سخنرانیای موفق است که در طی آن سخنران بتواند چند راهکار، ایده، راهحل و یا اقدام را به مخاطبان ارائه دهد و مخاطبان هم متقابلا آن توصیهها را قبول کرده و بهکار ببندند.
پس علاوه بر آنکه هنگام طراحی سخنرانی خود همواره باید به دنبال ارائه اقدام و راهکار درباره موضوع سخنرانی به مخاطبان باشید، باید به این موضوع نیز فکر کنید که چقدر راهکار شما میتواند برای مخاطب مزیت داشته باشد تا مورد قبول واقع شود. باید در مرحله تحقیقات و مطالعات برای سخنرانی، در صحبتهایتان منافعی را برای مخاطبان در نظر بگیرید و آنها را بازگو کنید.
مثلا مواردی پیش میآید که شما به سخنرانی برای کارکنان یک سازمان دعوت میشوید، ممکن است افزایش بهرهوری و توانمندی سازمان، منفعت مستقیمی برای افراد شرکتکننده نداشته باشد و یا حداقل، درک شرکتکنندگان اینگونه باشد؛ در اینصورت صحبتهای شما باعث جلب توجه مخاطب نخواهد شد.
اما میتوانید با بیان جملات اینچنینی در ابتدای سخنرانی خود، اشتیاق آنان را برای شنیدن ادامه صحبتها افزایش دهید:«تا ۵۰ دقیقه آینده، پنج روش را بررسی میکنیم که علاوه بر افزایش فروش شرکت، افزایش درآمد شما را نیز در بر خواهند داشت!»
باید بتوانید اشتیاق حضّار را برانگیزید تا مشتاق صحبتهای شما شوند. برای این منظور، همیشه قبل از طراحی سخنرانی، برای پرسشهای زیر پاسخهای قانعکنندهای بیابید:
پیش از آنکه مطالب مورد نظر برای سخنرانی را آماده کنید و ساختار سخنرانی خود را طراحی کنید، حتما به ترسها و نگرانیهای مخاطبان توجه کنید. اگر مخاطب درباره موضوع سخنرانی ترس و نگرانی داشته باشد، این ترس در تمام طول مدت سخنرانی شما بر او غلبه کرده و مانع از آن میشود که بتوانید روی مخاطب تاثیر مثبتی بگذارید.
پس حتما مواردی که احتمالاً باعث ایجاد نگرانی و ترس درباره موضوع سخنرانی شما در مخاطبان میشوند، را شناسایی و یادداشت کنید. در همان ابتدای سخنرانی، این نگرانیها را مطرح کرده و با ارائه راهکار و توصیههای کاربردی آنها را رفع کنید.
همچنین اگر بدانید چه مسائلی باعث نگرانی مخاطبان خواهد شد؛ به راحتی میتوانید سؤالات احتمالی را هم شناسایی و پاسخهایی مناسب برای آنها آماده کنید.
«سخنرانی را میشناسم که در یکی از برنامههای سخنرانی خود که برای تعدادی از کارکنان یک سازمان انجام میشد؛ صحبت خود را در خصوص سرمایهگذاری در بورس و خرید سهام آغاز کرد و تا پایان برنامه، مشغول تشریح انواع روشهای سرمایهگذاری در بورس بود.
دریغ از اینکه مخاطبان، تعدادی کارمند با درآمدی محدود بودند که از خرید سهام و سرمایهگذاری در این صنعت میترسیدند و اعتقادی به این تجارت نداشتند. سخنران متوجه این موضوع بسیار مهم نبود در نتیجه ذهن حضّار، کاملاً مشغول نگرانیهای خودشان شد و تمام تلاش سخنران برای جذب سرمایهگذار، بینتیجه ماند!»
توصیه میشود در روز سخنرانی حتماً زودتر از حضّار در محل حاضر شوید تا پس از چک کردن تجهیزات فنی سالن، بتوانید دقایقی نیز با تعدادی از مخاطبان خود آشنا شده و گفتگو کنید. همصحبت شدن با تعدادی از شرکتکنندگان در آخرین دقایق، اطلاعات خوب و مهمی درباره آنها در اختیارتان قرار میدهد.
مخاطبان با دو موضوع مهم در در جلسه سخنرانی حاضر میشوند، نخست آنکه میخواهند درباره موضوع سخنرانی اطلاعاتی به دست آورندو و دیگری اینکه میخواهند درباره خود سخنران به یک نگرش برسند:
در سخنرانی باید نگرش و طرز فکر مخاطبان درباره موضوع سخنرانی را کشف کنید. هرچه این درک و نگرش آنان به طرز فکر و هدف سخنرانی شما نزدیکتر باشد، سخنرانی قدرتمندتری را ارائه خواهید داد. در حقیقت بسیار حائز اهمیت است که «هدف شما از سخنرانی» با «هدف مخاطبان از آمدن به سخنرانی» تا حد زیادی مطابقت داشته باشد.
به عنوان مثال؛ در سمیناری با عنوان «درآمد خود را دوبرابر کنید!»، تعدادی از حاضران فکر میکردند سخنران در طول سمینار، کاری میکند که آنها در پایان روز دوبرابر، درآمد به دست بیاورند! چیزی که بیشتر به یک شعبدهبازی شبیه است! در این سمینار نگرش حضّار در مورد موضوع سخنرانی، کاملاً اشتباه بود.
بنابراین نه سخنران به هدف خود میرسد و نه مخاطبان از شرکت در سخنرانی راضی و متقاعد خواهند بود. بسیار مهم است که در دقایق حساس ابتدایی سخنرانی، با به اشتراک گذاشتن ادراک خود و نگرش مخاطبان به یک درک مشترکی از هدف سخنرانی برسید.
موضوع نگرش متفاوت و یا اشتباه را مورد بررسی قرار دادیم. اما بارها دیده شده که شرکتکنندگان در یک برنامه سخنرانی، نگرشی منفی و کاملا برخلاف موضوع اصلی دارند و تنها از روی اجبار در جلسه حضور پیدا میکنند!
زمانی که گروهی از حضّار، به موضوع سخنرانی، نگرشی مغایر داشته باشند، مغز خزنده و تصمیمگیرنده آنها از همان ابتدا شما و سخنانتان را رد شده میپندارد و به این ترتیب، هیچیک از صحبتهای شما تأثیری روی آنها نخواهد گذاشت. م
طمئنا شما نمیتوانید نظر تمام حضار را درباره موضوع سخنرانی تغییر دهید، اما با استفاده از تکنیکهای متقاعدسازی میتوانید تا حد بسیار زیادی بخشی از آنها را با خود همراه و همسو کنید.
«روزی در یک سمینار ارتباط مؤثر که برای گروهی از کارکنان یک سازمان دولتی برگزار میشد شرکت کردم. سخنران یکی از دوستان من بود و قصد من از حضور در سمینار، بررسی میزان اثرپذیری شرکتکنندگان از موضوع سخنرانی بود.
اغلب حضّار از روی اجبار و در نتیجه با نگرشی منفی نسبت به موضوع سخنرانی، وارد سالن شدند. در بین سخنرانی، بیشتر آنها مشغول بازی با تلفن همراهشان بودند و یا با یکدیگر صحبت میکردند. از آنجا که سخنران، به اصول و روشهای بازخوردگیری از حضّار کاملاً مسلط بود لذا به سرعت متوجه موضوع شد.
او با بیان کردن مواردی که میدانست برای مخاطبان مفید است موفق شد جو سالن را تغییر دهد. در حقیقت سخنران جملاتی را مطرح کرد که باعث شد در نگرش اغلب حضار نسبت به سمینار، تغییری صورت گیرد.»
پس بسیار مهم است که نگرش و زاویه دید مخاطبان را در مورد موضوع کشف کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که تصور آنها در خصوص موضوع سخنرانی شما اشتباه است، بایستی در سخنرانی، دقایقی را برای تعریف درست موضوع و هدف سخنرانی اختصاص دهید. توصیه میشود لحظات ابتدایی را برای اینکار در نظر بگیرید.
علاوه بر نگرش مخاطبان در مورد موضوع سخنرانی، بسیار مهم است که بدانید نگرش آنها در مورد خود شما چیست! در مورد شما چه فکری میکنند و از شما چه میدانند؟ آیا با شما آشنا هستند؟ قبلاً در جلسات شما شرکت کردهاند؟ در سایت شما عضو هستند؟
اگر شخصی از شرکتکنندگان، دیدی منفی نسبت به شما داشته باشد، ذهن او به صورت اتوماتیک، شما و صحبتهایتان را فیلتر خواهد کرد. این قبیل اتفاقات، اغلب زمانی رخ میدهد که سمینار، در سازمانها و ادارات برگزار میشود. به طور معمول، کارکنان این قبیل سازمانها، به صورت اجباری در سمینار شرکت میکنند.
در حین سخنرانی با استفاده از تکنیکهای معرفی خود که در اینجا خوانید، خودتان را کمکم به مخاطب معرفی کرده و سعی کنید اعتماد آنها را جلب نمایید.
دانستن این که مخاطبان چقدر درباره موضوع سخنرانی شما مهارت دارند، بخصوص در سخنرانیهای آموزشی اهمیت ویژهای دارد. به احتمال بسیار زیاد، افرادی که در سخنرانیهای آموزشی حضور دارند، از قبل اطلاعاتی راجع به موضوع سخنرانی دارند یا حداقل به آن علاقمند هستند.
اگر میزان دانش و اطلاعات و مهارت مخاطبان درباره موضوع سخنرانی بصورت واقعی باشد، شما باید مطالبی فراتر از آگاهی آنان ارائه کنید تا بتوانید مخاطب را جذب کنید. اگر شناخت خوبی از مخاطبان داشته باشید؛ بدون شک محتوایی که آماده کردهاید مناسب و بیشتر از دانش آنها خواهد بود.
بنابراین میتوانید با خیال راحت به آنها بگویید: « با اینکه میدانم خیلی از شماها، مطالب خوبی در اینباره میدانید؛ اما در ۴۰ دقیقه آینده درباره اصولی صحبت خواهم کرد که کمتر جایی شنیدهاید و تمام آینده شما را در زمینه موضوع مورد نظر متحول خواهد کرد!»
با اینکار انگیزه مضاعفی به آنها میدهید که به صحبتهای شما توجه کنند. باید بدانید تا زمانی که حس نیاز را در آنها بهوجود نیاورید، حاضر نیستند بصورت کامل به صحبتهای شما توجه کنند.
اما گاهی پیش میآید که مخاطب بصورت کاذب، «گمان» میکند که درباره موضوع سخنرانی آگاهی و مهارت دارد. زیرا درباره موضوع سخنرانی بصورت کامل در موقعیتهای واقعی قرار نگرفته و مهارت و آگاهی خود را محک نزده است.
اصلا درست نیست که به چنین افرادی که «توهم دانش» دارند، مستقیما بگویید: «شما چیزی نمیدانید!» بلکه باید از قبل برنامهای برای رفع توّهم دانش و ایجاد حس نیاز در مخاطب داشته باشید.
«محمد پیام بهرامپور، مربی بهنام آموزش سخنرانی، شیوه جالبی برای رفع توهم دانش دارد. او دقایقی قبل از آغاز سمینارهایش، از حضّار میخواهد بهصورت داوطلب، به روی جایگاه سخنرانی بروند و به مدت چند دقیقه برای جمعیت سخنرانی کنند.
بهاین ترتیب، آنها متوجه میشوند که در این زمینه، مهارتی چندانی ندارند. بنابراین در همان دقایق اولیه شروع سخنرانی، توّهم دانش در شرکتکنندگان از بین میرود!»
اگر موضوع شما هم آموزش سخنرانی است؛ این شیوه خوبی است. اما اگر قرار است در خصوص موضوع دیگری سخنرانی کنید بهتر است در همان ابتدا با انجام تکنیکهایی خلاقانه، توّهم دانش را از بین ببرید. مثلا میتوانید سؤالاتی از حاضرین بپرسید و از کسانی که داوطلب هستند، بخواهید که بایستند و پاسخ خود را بیان کنند.
امکان دارد مخاطبان قبلا هم با شرکت در سمینارهایی مشابه، اطلاعاتی درباره موضوع سخنرانی شما بدست آورده باشند. یا اینکه اگر قرار است در یک همایش و کنفرانس که چند سخنران در آن سخنرانی میکنند، شما هم سخنرانی کنید، باید بدانید که سخنرانان قبلی، به مخاطبان چه گفتهاند.
در بین سخنان آنها، چه مطالبی وجود داشته که میتوانید به مطالب خودتان پیوند دهید؟ یا چه کاستیهایی بوده که میتوانید در سخنرانی خودتان جبران کنید. همچنین میتوانید نکات جالب سخنرانیهای قبلی را انتخاب کرده و از آنها در سخنرانی خودتان استفاده کنید.
اگر سخنران قبلی انرژی مثبتی را در جمعیت به وجود آورده پس شما هم از آن انرژی استفاده کنید. یعنی تا زمانی که مخاطبان به اندازه کافی شاد و سرزنده هستند، بلافاصله سراغ اصل مطلب بروید و طنزهایتان را در فرصتهای بعدی استفاده کنید. امّا اگر احساس منفی مثل خستگی و کسلی در حضار وجود دارد، بهتر است صحبتهای خود را با طنز و یا کمی حرکات کششی شروع کنید.